چرا اسکوعید گیم را دوست داریم؟
(این یادداشت در مقام اسپویل کردن داستان نیست.)
حدودا سه سال پیش بود که اسکوئید گیم بعد از انتشارش فضای مجازی رو به تسخیر خودش درآورد و رکوردهای عجیب و غریبی رو در صنعت سریال و VOD جابهجا کرد. تا مدتها خیلی از بلاگرها و یوتیوبرها در موردش محتوا تولید میکردن و از المانها و ایدههای داخل سریال کپیبرداری میکردن.
خوشبختانه موفقیت چشمگیر این سریال، سازندگانش رو هیجان زده و از خود بیخود نکرد و اونها مثل عوامل خیلی از سریالهای مشابه، عجله نکردن و برای تولید ادامه سریال به اندازه کافی حوصله به خرج دادن. همین شتابزده عمل نکردن امید یک ادامه موفق رو در دل مخاطبان سریال زنده نگه داشت و بعد از سه سال بالاخره فصل دوم منتشر شد و بازهم تونست موفقیت فصل گذشته رو تکرار کنه.
اما چرا بازی مرکب تونست این قدر راحت تو دل مخاطبینش جا باز کنه؟ تو این پست میخوام به دلایلی که به موفقیت بازی مرکب کمک کرد و باعث شد راهش رو از بقیه سریالها جدا کنه بپردازم.
۱. تضادها و تناقضها: این سریال به معنای واقعی کلمه یه محصول پارادوکسیکال به حساب میاد و مهمترین دلیل جذابیتش هم همین تناقضهاست. شما در استخوان بندی سریال با یک سری بازی ساده کودکانه مواجه هستید که واقعا ظاهر جذاب و کودکانهای دارن اما پشت پرده این بازیها جنگ بقاست و کوچکترین اشتباه بدترین مجازات رو در پی داره.
۲. شخصیتپردازی و سیر تطور: عمدهی فیلم و سریالهایی که هر روز میبینیم مملو از کارکترهایی هستن که در قالب یک تیپ ظاهر میشن و در تمام مدت همون تیپ باقی میمونن اما در بازی مرکب ما با کارکترهایی طرفیم که با یک تیپ معرفی میشن و در ادامه به یک شخصیت کامل بدل میشن و سیر تطور شخصیت و شخصیت پردازی به درستی در این سریال انجام شده.
۳. جزئیات پنهان و ایستر اگها: یکی از جذابیتهای این سریال نکات پنهان و ریزی هستش که معمولا در نگاه اول پنهان هستن و با تماشای دوباره و سه باره میشه متوجهشون شد. این جزئیات به درستی و بعضا به دید بلند مدت به شکل خیلی حرفهای در سریال پنهان شدن، تازه جالب اینجاست که بعضی از این ایستر اگها با انتشار قسمتهای جدید روشن میشن مثلا یک سری از نکات پنهان فصل یک بعد از دیدن فصل دوم یا سوم هویدا میشن. این در نوع خودش واقعا جذابه و کمتر سریالی چنین آپشنی داره و نشون دهنده نبوغ سازندگان سریال هستش.
۴. استفاده از هویت سنتی: یکی دیگه از نقاط قوت این سریال استفاده از فرهنگ و هویت سنتی هستش و این دادهها در قالبی مدرن در حال ارائه هستن. به عنوان مثال به موسیقی سریال توجه کنید که پایهای کاملا سنتی و قدیمی داره اما در قالبی مدرن و جذاب ارائه شده.
۵. استفاده درست از رنگها: هویت بصری سریال اسکویید گیم واقعا جای صحبت نداره و شاید هر کسی که این سریال رو تماشا میکنه شاخص ترین چیزی که به چشمش میاد استفاده درست از رنگهاست. رنگهای سریال در نهایت به تقویت خط داستانی و جدابیت بصری سریال کمک زیادی کردن که غیر قابل کتمان هستش.
شما چه نکات مثبتی توی این سریال دیدید و چرا این سریال رو دوست دارید؟ (البته اگه دوستش داشته باشید!) به نظرتون آیا این سریال در ادامه هم میتونه موفقیتهای سابقش رو تکرار کنه یا نه؟
نباید سریال می شد :(