مهدی بلاگ

بلاگ‌نوشت‌های روزانه یک هنردوست

مهدی بلاگ

بلاگ‌نوشت‌های روزانه یک هنردوست

اینجا دیگه کجاست؟

والار مورگولیس

شنبه, ۴ خرداد ۱۴۰۴، ۰۱:۰۵ ق.ظ

ساعاتی از نیمه شب گذشته بود و من تنهایی توی خونه مشغول انجام دادن کارهام بودم که یکهو درد شدیدی تمام قفسه سینه‌ام رو درنوردید. درد انقدر شدید بود که ناخودآگاه از خودم پرسیدم: «آیا وقت رفتن رسیده؟» و داشتم به این فکر می‌کردم اگه برام اتفاقی بیوفته، چقدر زمان می‌بره تا بقیه متوجه بشن؟ درد که شدید‌تر شد با خودم فکر کردم که باید برم دکتر؟ زنگ بزنم به اورژانس؟ زنگ بزنم به خونواده و نگرانشون کنم؟ تو همین فکر‌ها بودم که تصمیم گرفتم هیچ کاری نکنم. خیلی سخت بود که خودم رو قانع کنم که هنوز وقت بیشتری دارم و این پایان ماجرا نیست! اصلا من برای چی به این دنیا اومدم؟ قرار نبود کار مهمی انجام بدم؟ همین؟‌ 
خیلی قبل‌ترها وقتی با خدای خودم خلوت کرده بودم ازش خواستم که من رو عاقبت به خیر کنه و اگر قراره انتهای مسیر برام کار سخت‌تر بشه و راه اشتباهی رو برم و به خودم و دیگران آسیب برسونم، همونجا قبل از اینکه پرونده‌ام رو سیاه و سنگین کنم، خودش پرونده رو برام ببنده! همین فکر بهم آرامش عجیبی داد و دراز کشیدم و چشمام رو بستم و خوابیدم. و خوب می‌دونستم که اون خواب می‌تونه برای من یه حسن ختام باشه. عجیب بود که اصلا نمی‌ترسیدم.

  • Mahdi

نظرات (۵)

الحمدلله که خوبید ولی زنگ بزنید اورژانس اینجور مواقع :/ 

پاسخ:
سلامت باشید 🌱
این دفعه به خیر گذشت ایشالا دفعات بعد 🫠
  • زری シ‌‌‌
  • موقعیت هایی که فکر میکنی مرگ بغل گوش‌ته خیلی عجیبن

    انگار از اون اعماق وجودت یه چیزایی میان بالا .

     

    یه بار حس غرق شدن تو آب رو داشتم . همش این طور بودم که اوکی تموم شد ؟ خیلی تاثیرگزار بود 😂

    پاسخ:
    آره تقریبا میشه گفت افکار خالصی به مغز آدم رسوخ می‌کنن،‌ افکاری که هیچ وقت اون بالا نبودن!

    مرگ با غرق شدن به نظرم میاد خیلی دردناک و سخت باشه، خدا برای هیچ کس نیاره 🥲

    من به جای شما ترسیدم

    ترسی که همیشه از درد قفسه سینه شروع میشه و تمام ...

     

    ولی میگن موقع مرگ آرامشی میاد دقیقا مثل لذت به خواب رفتن بعد از یک خستگی طولانی ...

     

    + حالا بهتری؟؟ قولنج بود یا چیز دیگه؟ ی دکتر برو، ی اکو قلب بد نیست

    پاسخ:
    نمیدونم چی بود ولی کم حوصله‌تر از اونی هستم که برم سراغ علتش، چند سال پیش شاید حدود 10-12 سال پیش در ایام نوجوانی یه سری دردهایی توی قفسه سینه‌ام داشتم که رفتم پیش یه خانم متخصص و اکو انجام دادم، آخرش گفت تو قلبت هیچ مشکلی نداره ولی من می‌دونم دردت چیه! هیچ‌وقت ناراحتی‌هات رو توی خودت نریز و در موردشون با بقیه حرف بزن. چند ورق هم پرانول نوشت و گفت هر وقت حالت خوب نبود مصرف کن.

    ایکاش ما هم جزو دسته آرامشیون باشیم هنگام مرگ 🖤
  • استیص‍ ‍آل
  • خداروشکر که بهتر شدید.

    حتما آزمایش بدید

    پاسخ:
    سلامت باشید
    ان‌شاء‌الله که دیگه تکرار نشه ولی اگر شد چشم 🫠

    سلام و درود با آرزوی سلامتی برای شما و عزیزانتون و  ....

    آدم در قبال خودش هم مسئوله مراقب خودتون باشید؛ دوست داریم تجربیات و نوشته‌های بیشتری از شما ببینیم در این محیط...

     

    احتمالاً درد در ناحیه شکمی ندارید؟

    پاسخ:
    سلام و ارادت
    جمله قشنگی گفتین بله ما در مورد خودمون هم مسئولیم. 
    لطف دارید،
    نه درد خاصی نداشتم تا به حال.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    آخرین نظرات