مهدی بلاگ

بلاگ‌نوشت‌های روزانه یک هنردوست

مهدی بلاگ

بلاگ‌نوشت‌های روزانه یک هنردوست

اینجا دیگه کجاست؟

با ترحم به بزغاله به پیامبری رسید!!

سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۲ ب.ظ

حضرت موسی (علیه السلام) بعد از آن که سی سال از زندگی خود را سپری کرد به واسطه قتلی ناخواسته از دست فرعون فرار کرد تا خود را به شهر مدین، محل سکونت شعیب پیامبر رساند، بعد از ملاقات با شعیب قرار شد هشت یا ده سال برای او چوپانی کند و در عوض با دختر او به نام صفورا ازدواج نماید.
یکی از روز‌های بسیار گرمی که گوسفندان را برای چرا به صحرا برده بود، بزغاله‌ای از گله جدا شد و پا به فرار گذاشت.
موسی برای برگرداندن آن حیوان حدود چندین کیلومتر به دنبالش دوید.
وقتی بزغاله خسته و ناتوان شد ایستاد، موسی آن‌را گرفت، گرد و غبار از چهره‌اش پاک کرد، آن را بوسید و نوازش نمود، بعد آن را بر دوش خود گرفت و با مهربانی به گله رسانید و گفت: ای حیوان زبان بسته! دلت به حال من نسوخت، آیا دلت به حال خودت هم نسوخت؟

همان شب هاتفی او را نوید به پیامبری داد.

و خداوند به موسی فرمود: به واسطه رحمی که به مخلوقم داشتی تو را از میان بنی اسرائیل برگزیدم و به پیامبری رساندم و هم کلام خودم گرداندیدم.

منبع: کتاب مکافات عمل به نقل از کتاب مجمع النورین

نظرات (۱)

چ حرفای جدید و جالبی اینجاس واقعا اولین باره اینا رو میشنوم .
پاسخ:
ممنون از لطفتون
دست نویسنده‌های اصلی‌شون درد نکنه :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آخرین نظرات