مهدی بلاگ

بلاگ‌نوشت‌های روزانه یک هنردوست

مهدی بلاگ

بلاگ‌نوشت‌های روزانه یک هنردوست

اینجا دیگه کجاست؟
پادشاهی از راهی می گذشت، چشمش به مردی افتاد، که جمجمه انسانی را پیش روی خود گذاشته بود و به آن نگاه می‌کرد.

پادشاه به سوی او رفت و پرسید: با این جمجمه‌ی استخوانی، چه کار داری؟

آن مرد در پاسخ گفت: ای پادشاه! من هر چه به این جمجمه نگاه می کنم، نمی‌فهمم که این کله، متعلق به آدم فقیر و بیچاره‌ای مثل من است یا تعلق به بزرگی چون تو دارد.

پادشاه، انگشت حیرت به دهان گرفت و گفت ما هم نمی‌دانیم.

منبع: کتاب قصه‌های عطار

  • Mahdi

این متن اولین مطلب غیر آزمایشی من است که به این زودی‌ها آن را حذف نخواهم کرد، بلکه نگهش میدارم به رسم یادگار.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می‌دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می‌گذارند.



همت بلند دار که مردان روزگار؛

از همتِ بلند به جایی رسیده‌اند

  • Mahdi
آخرین نظرات